⚜️Farhad ⚓🖤⚓Tanha⚜️

مے شود امشب بہ دنیایت مرا مهمان ڪنی؟
شعر تاریڪ مرا با مهر خود تابان ڪنی؟

مے شود این چشم هاے ابرے و پردرد را
با نگاہ آبی ات همسایہ ے باران ڪنی؟

ڪاش امشب خلوت آیینہ را با دست خود
رنگ زیبایے ببخشی؛ زخم را پنهان ڪنی

من پر از شمعم؛ پر از پروانگے هاے عمیق
باید امشب گل بیارایی و دست افشان ڪنی

سرد سردم برف مے بارد بہ روے شعر من
ڪاش این ڪولاڪ شب را ظهر تابستان ڪنی

ڪاش مے ماندے و تا وقتی برآید آفتاب
مثل آدم با تن حوایی ام عصیان ڪنی

شب شدہ پیراهن من؛ ماه؛ تنها دڪمہ اش
تا بہ دست مهربانت صبح را عریان ڪنی

ای عشق از قلبِ پریشانم چه می‌خواهی؟
از چشم‌هایِ خیس‌و گریانم‌چه میخواهی؟

عمری‌سـت در کـوهِ دلـم آتشفشان دارم
ای‌چشمه‌ی‌ِخشکیده‌از جانم‌چه‌میخواهی؟

جای شراب و بوسه‌ و شور و شر و شادی
لبریزِ از درد است فنجانم، چه میخواهی؟

ای صخره‌یِ سنگیِ دور افتاده از ساحل
موجی میانِ‌خشمِ طوفانم،چه‌میخواهی؟

ای بادِ وحشی، ای هوای سرد و طوفانی
از ابرِ بی آهنگِ بارانم چـه میخواهی؟

مـنِ تـک درختم، بـر تنم زخمِ تبر دارم
از شاخه‌هایِ بی بهارانم، چه میخواهی؟

آغوشم از تنهایی و تشویش لبریز است
در زیرِ پایِ بغض پنهانم،چه میخواهی؟

مانند یک شب_برکه‌ای تاریک و طولانی
جا مانده‌ام از ماهِ تابانم، چه میخواهی؟

سـقفی فـرو افـتاده‌ و تنها و متـروکـم
ای عشق از دنیای ویرانم،چه میخواهی؟
♥️♥️🌹🌹🌹❤️❤️
⚜️Farhad ⚓🖤⚓Tanha⚜️ مے شود امشب بہ دنیایت مرا مهمان ڪنی؟ شعر تاریڪ مرا با مهر خود تابان ڪنی؟ مے شود این چشم هاے ابرے و پردرد را با نگاہ آبی ات همسایہ ے باران ڪنی؟ ڪاش امشب خلوت آیینہ را با دست خود رنگ زیبایے ببخشی؛ زخم را پنهان ڪنی من پر از شمعم؛ پر از پروانگے هاے عمیق باید امشب گل بیارایی و دست افشان ڪنی سرد سردم برف مے بارد بہ روے شعر من ڪاش این ڪولاڪ شب را ظهر تابستان ڪنی ڪاش مے ماندے و تا وقتی برآید آفتاب مثل آدم با تن حوایی ام عصیان ڪنی شب شدہ پیراهن من؛ ماه؛ تنها دڪمہ اش تا بہ دست مهربانت صبح را عریان ڪنی ای عشق از قلبِ پریشانم چه می‌خواهی؟ از چشم‌هایِ خیس‌و گریانم‌چه میخواهی؟ عمری‌سـت در کـوهِ دلـم آتشفشان دارم ای‌چشمه‌ی‌ِخشکیده‌از جانم‌چه‌میخواهی؟ جای شراب و بوسه‌ و شور و شر و شادی لبریزِ از درد است فنجانم، چه میخواهی؟ ای صخره‌یِ سنگیِ دور افتاده از ساحل موجی میانِ‌خشمِ طوفانم،چه‌میخواهی؟ ای بادِ وحشی، ای هوای سرد و طوفانی از ابرِ بی آهنگِ بارانم چـه میخواهی؟ مـنِ تـک درختم، بـر تنم زخمِ تبر دارم از شاخه‌هایِ بی بهارانم، چه میخواهی؟ آغوشم از تنهایی و تشویش لبریز است در زیرِ پایِ بغض پنهانم،چه میخواهی؟ مانند یک شب_برکه‌ای تاریک و طولانی جا مانده‌ام از ماهِ تابانم، چه میخواهی؟ سـقفی فـرو افـتاده‌ و تنها و متـروکـم ای عشق از دنیای ویرانم،چه میخواهی؟ ♥️♥️🌹🌹🌹❤️❤️
.
.
4
0 0 0
هدایای ارسالی

برای حمایت از این پست،هدیه بفرستید

300000
100000
50000
20000
10000
8000
6000
5000
1000
2000
3000
4000
200
500
600
800
موجودی: 0دریک
X1
X5
X9
X15
X20
X50
ارسال