آسمان بار امانت نتوانست کشید شانه خم کرد وجودش لرزید من دردانه بد مست تعهد کردم که به پایم عهدم با همه جان و تنم با همه سلول‌های بدنم اما اکنون زندانی سلول تنم و سمند تدبیر در دل گیتی تاخت و شگفتا که دو گندم دو جهان فاصله ساخت
  • 71 نوشته ها
  • 12 تصاویر
  • 58 فیلم ها
  • زن
  • مجرد
  • 15/06/1996
  • به دنبال 56 اشخاص
  • دوستان 15 اشخاص
به روز رسانی های اخیر
داستان های بیشتر