وقتی کسی میگه ”نباشی می ميرم” منظورش این نیست که واقعا می میره؛ منظورش اینه که دیگه اون آدم سابق نمیشه، مثل قبل نمی خنده، شبا دیگه راحت خوابش نمی بره، دیگه پیتزا ها براش خوشمزه نیستن، دیگه هیچی قشنگ نیست و هرجا می ره بهش خوش نمی گذره، دیگه صبحا با انگیزه بیدار نمی شه و گوشیشو چک نمیکنه، دیگه قوی با مشکلاتش رو به رو نمی شه و امیدی برای ادامه دادن نداره. اون با زبون بی زبونی داره می گه نباشی همه چیز زهر مارم میشه.
وقتی کسی میگه ”نباشی می ميرم” منظورش این نیست که واقعا می میره؛ منظورش اینه که دیگه اون آدم سابق نمیشه، مثل قبل نمی خنده، شبا دیگه راحت خوابش نمی بره، دیگه پیتزا ها براش خوشمزه نیستن، دیگه هیچی قشنگ نیست و هرجا می ره بهش خوش نمی گذره، دیگه صبحا با انگیزه بیدار نمی شه و گوشیشو چک نمیکنه، دیگه قوی با مشکلاتش رو به رو نمی شه و امیدی برای ادامه دادن نداره. اون با زبون بی زبونی داره می گه نباشی همه چیز زهر مارم میشه.
وقتی کسی میگه ”نباشی می ميرم” منظورش این نیست که واقعا می میره؛ منظورش اینه که دیگه اون آدم سابق نمیشه، مثل قبل نمی خنده، شبا دیگه راحت خوابش نمی بره، دیگه پیتزا ها براش خوشمزه نیستن، دیگه هیچی قشنگ نیست و هرجا می ره بهش خوش نمی گذره، دیگه صبحا با انگیزه بیدار نمی شه و گوشیشو چک نمیکنه، دیگه قوی با مشکلاتش رو به رو نمی شه و امیدی برای ادامه دادن نداره. اون با زبون بی زبونی داره می گه نباشی همه چیز زهر مارم میشه.