یه عصر دلنشین، توی یه دشت وسیع و سرسبز 🌿
کنار یه حصار چوبی قدیمی که بوی نم و خاک میده
نشستم
و با ساز محبوبم و شروع میکنم به نواختن آهنگ «سلطان قلبها».
صدای هنگدرام تو اون فضای آروم دشت، یه جوری میپیچه که انگار خود طبیعت هم داره باهام همخوانی میکنه.
اینجا، زمان معنا نداره.
فقط منمو سازم و یه عالمه آرامش که تو هر نفس و هر نتی که میزنم ، جریان داره ..
یه حس عجیب و زیبایی که آدم دلش نمیخواد هیچوقت تموم بشه 🥺✨
یه عصر دلنشین، توی یه دشت وسیع و سرسبز 🌿
کنار یه حصار چوبی قدیمی که بوی نم و خاک میده
نشستم
و با ساز محبوبم و شروع میکنم به نواختن آهنگ «سلطان قلبها».
صدای هنگدرام تو اون فضای آروم دشت، یه جوری میپیچه که انگار خود طبیعت هم داره باهام همخوانی میکنه.
اینجا، زمان معنا نداره.
فقط منمو سازم و یه عالمه آرامش که تو هر نفس و هر نتی که میزنم ، جریان داره ..
یه حس عجیب و زیبایی که آدم دلش نمیخواد هیچوقت تموم بشه 🥺✨