• 🌸              🌸            1403/6/23    
    🪴    🌸     🪴    🌸    
         🪴             🪴   

    سـ😊✋ـلام جمعه قشنگتون بخیر🪴

    و آکنده از طراوت و شـادابـی🪴
    امـیدوارم امـروز
    بهترین روز روداشته باشید🪴

    الـهی حـال دلتـون خـوب🪴

    احوالتـون بر وفق مراد🪴

    روزو روزگـارتـون خـوش 🪴

    آدینه تون پر از خاطرات ماندگار🪴
    #جمعه
    #سرزندگی
    #دیدوچت همراه جمعه های دلگیر
    🌸              🌸            1403/6/23     🪴    🌸     🪴    🌸          🪴             🪴    سـ😊✋ـلام جمعه قشنگتون بخیر🪴 و آکنده از طراوت و شـادابـی🪴 امـیدوارم امـروز بهترین روز روداشته باشید🪴 الـهی حـال دلتـون خـوب🪴 احوالتـون بر وفق مراد🪴 روزو روزگـارتـون خـوش 🪴 آدینه تون پر از خاطرات ماندگار🪴 #جمعه #سرزندگی #دیدوچت همراه جمعه های دلگیر
    پسند
    عشق
    6
    0 Comments 0 Shares 0 هدیه ها
  • امروز جمعه،24فروردین 1403طبیعت زیبای لرستان کوه های زاگرس
    امروز جمعه،24فروردین 1403طبیعت زیبای لرستان کوه های زاگرس
    پسند
    عشق
    6
    0 Comments 0 Shares 145 0 هدیه ها
  • قسمت دوم
    بنام خدا
    بعد از اینکه متوجه نگاه های رضا شدم،توجه من هم بهش جلب شد.و اومدن های مداوم رضا،دم ایستگاه،باعث شده بود که من ،به هر روز دیدنش عادت کنم. وقتی میرفتم سوار سرویس بشم،میومد و به همین دورادور دیدنش راضی بودم.نگاه های من و رضا،کم کم عمیق شد.آروم آروم دلم داشت پیشش گیر می کرد.متنفر شده بودم از روزای جمعه. می دونید چرا؟چون تعطیل بود و من نمی تونستم رضا رو ببینم.برای یه دختر کلاس دوم راهنمائی خیلی زود بود که عشق بیاد سراغش،،ولی چه میشه کرد!! عشق هم مثل بقیه ی وقایع زندگی، غیر قابل پیش بینی هست..


    قسمت دوم بنام خدا بعد از اینکه متوجه نگاه های رضا شدم،توجه من هم بهش جلب شد.و اومدن های مداوم رضا،دم ایستگاه،باعث شده بود که من ،به هر روز دیدنش عادت کنم. وقتی میرفتم سوار سرویس بشم،میومد و به همین دورادور دیدنش راضی بودم.نگاه های من و رضا،کم کم عمیق شد.آروم آروم دلم داشت پیشش گیر می کرد.متنفر شده بودم از روزای جمعه. می دونید چرا؟چون تعطیل بود و من نمی تونستم رضا رو ببینم.برای یه دختر کلاس دوم راهنمائی خیلی زود بود که عشق بیاد سراغش،،ولی چه میشه کرد!! عشق هم مثل بقیه ی وقایع زندگی، غیر قابل پیش بینی هست..
    پسند
    5
    2 Comments 0 Shares 0 هدیه ها
  • بنام خدا
    مهر ماه رسید و با کلی ذوق و شوق رهسپار مدرسه شدم.معلم های خوبی داشتم و همون روزهای اول،دوستان زیادی پیدا کردم.اوایل،كه به مدرسه مي رفتم، سرویس نداشتم و خودم می رفتم و بر می گشتم.چند روز بعد خانوادم تصميم گرفتن كه ،سرویس ثبتنام كنن. سرویس آقای پروانه.همیشه بعداز ظهری بودم و ساعت ۱۱:۳٠ می رفتم سر خیابون می ایستادم تا سرویس بیاد.چند تا از دخترای محل،که مدرسه انقلاب ثبتنام کرده بودن، با من سر خیابون می ایستادن، برای سرویس.یکی از این دخترا،اسمش فاطمه بود.یک دختر زیبا، با موهای قهوه ای و مژه های پر و فر بلند.فاطمه همسن من بود.سر صحبت باز شد و من و فاطی رفیق شدیم.روزها به همین منوال سپری می شد.کم کم سر و کله ی چند تا از پسرای محل، دم ایستگاه سرويس پیدا شد.وقتی میومدیم سوار سرویس بشیم،آقایون میومدن و عصری هم وقتی بر می گشتیم،میدیدیم ایستادن و صحبت می کنن.و ما رو زير نظر دارن. فاطمه همه شونو می شناخت چون هم محلی و چند سالی همسایه بودن.چند وقتی بود، متوجه نگاه های سنگین یکی از همین پسرا شده بودم.اسمش رضا بود،چشم و ابرو مشکی با قد تقریبا متوسط حدودا می تونم بگم,178.چشمهای قهوه ای با سبیل های پر مشکی.اون زمان مد بود پسرا سیبیل میزاشتن و شلوار بگ می پوشیدن.رضا، پسرخوش چهره و خوش تیپی بنظرم اومد.بعد از اینکه متوجه نگاه های رضا شدم،توجه من هم متقابلا به او جلب شد و عادت کرده بودم که وقتی میرم سوار سرویس بشم،بیاد و دورادور ببینمش.نگاه هامون کم کم عمیق شده بود.آروم آروم داشت دلم پیشش گیر می کرد.متنفر شده بودم از روزای جمعه. می دونید چرا؟چون تعطیل بود و من نمی تونستم رضا رو ببینم.برای یه دختر کلاس دوم راهنمائی خیلی زود بود که عشق بیاد سراغش،،ولی چه میشه کرد!! عشق هم مثل بقیه ی وقایع زندگی، غیر قابل پیش بینیست.❤❤
    #داستان_زندگی#قصه_شب#لاو_استوری
    بنام خدا مهر ماه رسید و با کلی ذوق و شوق رهسپار مدرسه شدم.معلم های خوبی داشتم و همون روزهای اول،دوستان زیادی پیدا کردم.اوایل،كه به مدرسه مي رفتم، سرویس نداشتم و خودم می رفتم و بر می گشتم.چند روز بعد خانوادم تصميم گرفتن كه ،سرویس ثبتنام كنن. سرویس آقای پروانه.همیشه بعداز ظهری بودم و ساعت ۱۱:۳٠ می رفتم سر خیابون می ایستادم تا سرویس بیاد.چند تا از دخترای محل،که مدرسه انقلاب ثبتنام کرده بودن، با من سر خیابون می ایستادن، برای سرویس.یکی از این دخترا،اسمش فاطمه بود.یک دختر زیبا، با موهای قهوه ای و مژه های پر و فر بلند.فاطمه همسن من بود.سر صحبت باز شد و من و فاطی رفیق شدیم.روزها به همین منوال سپری می شد.کم کم سر و کله ی چند تا از پسرای محل، دم ایستگاه سرويس پیدا شد.وقتی میومدیم سوار سرویس بشیم،آقایون میومدن و عصری هم وقتی بر می گشتیم،میدیدیم ایستادن و صحبت می کنن.و ما رو زير نظر دارن. فاطمه همه شونو می شناخت چون هم محلی و چند سالی همسایه بودن.چند وقتی بود، متوجه نگاه های سنگین یکی از همین پسرا شده بودم.اسمش رضا بود،چشم و ابرو مشکی با قد تقریبا متوسط حدودا می تونم بگم,178.چشمهای قهوه ای با سبیل های پر مشکی.اون زمان مد بود پسرا سیبیل میزاشتن و شلوار بگ می پوشیدن.رضا، پسرخوش چهره و خوش تیپی بنظرم اومد.بعد از اینکه متوجه نگاه های رضا شدم،توجه من هم متقابلا به او جلب شد و عادت کرده بودم که وقتی میرم سوار سرویس بشم،بیاد و دورادور ببینمش.نگاه هامون کم کم عمیق شده بود.آروم آروم داشت دلم پیشش گیر می کرد.متنفر شده بودم از روزای جمعه. می دونید چرا؟چون تعطیل بود و من نمی تونستم رضا رو ببینم.برای یه دختر کلاس دوم راهنمائی خیلی زود بود که عشق بیاد سراغش،،ولی چه میشه کرد!! عشق هم مثل بقیه ی وقایع زندگی، غیر قابل پیش بینیست.❤❤ #داستان_زندگی#قصه_شب#لاو_استوری
    پسند
    2
    0 Comments 0 Shares 0 هدیه ها
  • مسابقه دهه محرم
    دوستان عزیز از مراسمات محرم که خودتون حضور پیدا میکنید عکس بگیرید و بصورت یک پست منتشر کنید
    و تو متن هم پستی که میخواهید در مسابقه باشه هم بنویسید حتما برای مسابقه
    فردیکه بیشترین لایک رو داشته باشه پستش برنده یک میلیون تومن جایزه نقدی خواهد شد
    خوشحال میشم همگی در این مسابقه جذاب شرکت کنید
    اجرتون با امام حسین
    از امروز جمعه 6 مرداد 1402 تا 31 مرداد ساعت 20 شب این مسابقه ادامه داره و فردیکه پستش بیشترین لایک رو دریافت کنه برنده 1میلیون تومن جایزه نقدی خواهد شد

    #محرم #محرم1402 #دهه_محرم #مسابقه_محرم
    مسابقه دهه محرم دوستان عزیز از مراسمات محرم که خودتون حضور پیدا میکنید عکس بگیرید و بصورت یک پست منتشر کنید و تو متن هم پستی که میخواهید در مسابقه باشه هم بنویسید حتما برای مسابقه فردیکه بیشترین لایک رو داشته باشه پستش برنده یک میلیون تومن جایزه نقدی خواهد شد خوشحال میشم همگی در این مسابقه جذاب شرکت کنید اجرتون با امام حسین از امروز جمعه 6 مرداد 1402 تا 31 مرداد ساعت 20 شب این مسابقه ادامه داره و فردیکه پستش بیشترین لایک رو دریافت کنه برنده 1میلیون تومن جایزه نقدی خواهد شد #محرم #محرم1402 #دهه_محرم #مسابقه_محرم
    پسند
    عشق
    تعجب
    37
    15 Comments 0 Shares 80 هدیه ها
  • سلام به همه هزار گپ 🏵️

    واژه ی از پدر «گفتند با پدر جمله بساز
    🌺گفتم با پدر جمله نمیسازم
    🌺دنیامو می‌سازم 🇮🇷
    «پ »د «ر
    واژه ی به وسعت تمام دنیا⁦.... 🌎.

    ‌.

    .


    .
    پدروقتی که رفتی من شکستم ......
    مهربانم
    از غم تو ؛
    جمعه ها دلتنگ ترم
    غصه ام سنگین تر
    بغض م شکننده تر است
    حرف های کمتری برای گفتن دارم
    و اشک های بیشتری برای ریختن ......😔

    .

    .

    .
    میخواهمت پدرجان .....
    ولی ......🥺
    دوری .....🥺
    خیلی خیلی دور .....
    نه دستم به دستانت می رسد ...😔
    نه چشمانم به نگاهت ....😔
    تورا کم داشتن کم نیست ....😔
    درد است ...... 💔
    #پدر#دلتنگ
    سلام به همه هزار گپ 🏵️ واژه ی از پدر «گفتند با پدر جمله بساز 🌺گفتم با پدر جمله نمیسازم 🌺دنیامو می‌سازم 🇮🇷 «پ »د «ر واژه ی به وسعت تمام دنیا⁦.... 🌎. ‌. . . پدروقتی که رفتی من شکستم ...... مهربانم از غم تو ؛ جمعه ها دلتنگ ترم غصه ام سنگین تر بغض م شکننده تر است حرف های کمتری برای گفتن دارم و اشک های بیشتری برای ریختن ......😔 . . . میخواهمت پدرجان ..... ولی ......🥺 دوری .....🥺 خیلی خیلی دور ..... نه دستم به دستانت می رسد ...😔 نه چشمانم به نگاهت ....😔 تورا کم داشتن کم نیست ....😔 درد است ...... 💔 #پدر#دلتنگ
    پسند
    عشق
    18
    1 Comments 2 Shares 46 0 هدیه ها
  • دختر بودن یعنی؛
    یه حجم نازک آرزو با خنده های رنگی میون دنیایی که جز خاکستری بودن نقشی بلد نیست! دختر یعنی لالایی برای عروسکایی که مادر ندارن یعنی رقصوندن اعضای خونه تو یه غروب دلگیر جمعه:) یعنی غرور افتخار؛ به سلامتی دخترا که تو هر شکلی زیبان✨🫂.🙂🎈


    تقدیم به دخترای جمع هزارگپ و تقدیم به اونایی که تازه به جمعمون ملحق شدن 😘

    #دخترینی خاص بودن #دخترینی دخمل بابا #شیطون #خاص #هزارگپ

    شرمنده از همه اونایی که آمدن و گفتن چرا نیستم و یا نمیام
    به دلیل کسالت روحی عذرخواهی میکنم از همتون

    عاشقتونممم هدیه های هزار گپ 😍

    شرمنده آقا یا ایران و بچه‌ای هزار گپ م خاسم بگم بیادتونم 🤗

    #فالو _لایک_کامنت _هدیه یادتون نره

    دختر بودن یعنی؛ یه حجم نازک آرزو با خنده های رنگی میون دنیایی که جز خاکستری بودن نقشی بلد نیست! دختر یعنی لالایی برای عروسکایی که مادر ندارن یعنی رقصوندن اعضای خونه تو یه غروب دلگیر جمعه:) یعنی غرور افتخار؛ به سلامتی دخترا که تو هر شکلی زیبان✨🫂.🙂🎈 تقدیم به دخترای جمع هزارگپ و تقدیم به اونایی که تازه به جمعمون ملحق شدن 😘 #دخترینی خاص بودن #دخترینی دخمل بابا #شیطون #خاص #هزارگپ شرمنده از همه اونایی که آمدن و گفتن چرا نیستم و یا نمیام به دلیل کسالت روحی عذرخواهی میکنم از همتون عاشقتونممم هدیه های هزار گپ 😍 شرمنده آقا یا ایران و بچه‌ای هزار گپ م خاسم بگم بیادتونم 🤗 #فالو _لایک_کامنت _هدیه یادتون نره
    عشق
    پسند
    14
    0 Comments 0 Shares 100 هدیه ها